تولد
دیروز تولد دخترمون آوینا بود ...یه جشن کوچیک داشتیم من و آلا جونم سرماخورده بودیم ولی هر طور بود تولد گرفتیم آلا از همه بیشتر اصرار داشت برا آبجی کوچولوش تولد بگیره ...دوستاشو هم دعوت کرد....آلاست دیگه بخواد کاری رو انجام بده حتما انجام می ده والبته نا گفته نماند دختر گلم خیلی بهم کمک کرد ممنونم ازت آلا جون آوین زیاد سرحال نبود چون ساعت خوابش بودولی با دیدن نی نی ها شاد شد سید محسن-فاطمه-آوینا-سیدعلی -پریا همه شون یه جورایی حیرونن عروسکای کوچولو! ...
نویسنده :
مدونا
0:30